شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

این گل زیبا ز چه رو پَر پَر است؟!

این گل زیبا ز چه رو پَر پَر است؟!

لاله چرا در غم او واژگون؟!

سرو هم از قامت او خم شده؟!

بید پریشان ز نوای جنون؟!

شب ز غم ساعت آن واقعه؟!

کرد به تن جامه ای از دود و خون؟!

صبح هم از ظاهر خود شرمسار؟!

در دل او هیچ نبود از سکون؟!

قصه آن ساعت و آن شب چه بود؟!

راز گل سوخته لاله گون؟!

به که دگر هیچ نگوییم از آن

بغض گرفته است دلم را کنون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد