شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

شهید جمهور

شبیه خواب می ماند

شبیه خواب آشفته

ندارد خواب من تعبیر

تو آرام و دلم خسته؟!


همیشه پیش ما بودی

ولی حالا به دوش ما

بگو با ما چرا رفتی؟

چنین زیبا چو پروانه

ماه حسین (ع)

حال دل ما چرا چِنین مطلوبست؟!

رنگ غم و اَشک، پیش ما محبوب است؟!

این راز چه رازی است که در ماه حسین (ع)

شادیم و هوای دل ما هم خوب است؟!

بهار من

بهار من تو بودی و ندیدمت چرا؟؟

خزان شدم بدون تو بیا ببین مرا!!

سبزه و سیر و سنجد و سنبل من تویی

بدون تو ندارد این سفره من صفا

مادر

به جای دستهِ گُل، من گلاب آوردم

به جای شربت و نی، ظرفِ آب آوردم

به جای خنده و بوسه برای تو مادر

دلی شکسته و چشمی پُرآب آوردم

خداییش دیدنی هستی

خداییش دیدنی هستی

گُلی بوییدنی هستی

تو را من دوست می دارم

رهی پوییدنی هستی