هنوز ماه حسین (ع) و عزای او نَشُدَست
که دل برای آمدنش آب می شود
تقصیر من که نیست هوای محرم است
کاینگونه دل برای او بی تاب می شود
در آن غوغای حیرت بار
صدایی بود غیرت بار
نوایش مَستِ مَست ام کرد
چونان کرّار، هیبت بار
سال نو و روز نو و فال نو
بهتر و بهتر شود احوال تو
زردی و سردی برود از بَرَت
سبز شود روز تو و سال تو