شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

شعرهای من

شعرهای من؛ آنچه از دلم برآمده است

ماه حسین (ع)

حال دل ما چرا چِنین مطلوبست؟!

رنگ غم و اَشک، پیش ما محبوب است؟!

این راز چه رازی است که در ماه حسین (ع)

شادیم و هوای دل ما هم خوب است؟!

بهار من

بهار من تو بودی و ندیدمت چرا؟؟

خزان شدم بدون تو بیا ببین مرا!!

سبزه و سیر و سنجد و سنبل من تویی

بدون تو ندارد این سفره من صفا

مادر

به جای دستهِ گُل، من گلاب آوردم

به جای شربت و نی، ظرفِ آب آوردم

به جای خنده و بوسه برای تو مادر

دلی شکسته و چشمی پُرآب آوردم

خداییش دیدنی هستی

خداییش دیدنی هستی

گُلی بوییدنی هستی

تو را من دوست می دارم

رهی پوییدنی هستی

و اما قصه ای دیگر

و اما قصه ای دیگر

به خون غلطیدنی دیگر

گناه او چه بود آخر

که خونین گشت این پیکر؟!